یه آدم شکسته تن

هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد...اما...او که با ماست...او که نرفته است...از او بپرسید که چه می کند با دل ما !؟...

یه آدم شکسته تن

هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد...اما...او که با ماست...او که نرفته است...از او بپرسید که چه می کند با دل ما !؟...

زود رفتی گلم

مرگ تو یه فاجعه بود اونم تو شرایطی که من داشتم

ای خدا دارم دق می کنم . چرا من باید عزیزمو از دست می دادم

هفت روز پیش تو بدترین شرایط خبر از دست دادن عزیزمو شنیدم

کاش می شد برش گردونم . تو روزای اخیر ازم می خواست براش دعا کنم

وای دارم می میرم .

کاش من جای اون رفته بود .

هفت روز گذشت

چه هفت روزی

پر از تکراری و خستگی و تنهایی و ظلمت

پر از شکس پیاپی

پر از گرفتگی

تمومه زندگیم ریخته به هم

چه هفت روز اسف باری

همه چی ریخته به هم

لااقل بیا بگو با این بار مصیبتی که دارم به دوش می کشم چی کار کنم ؟؟؟

هفت روزه رفتی اما اندازه هفت سال به مرگ نزدیک تر شدم

اندازه هفت سال تنهایی کشیدم .

اندازه هفت سال پیر شدم  

زود بود خیلی زود تنهام گذاشت .

نامردی کردی خدا

آخه قبرستونی که این همه مرده داره

چرا ؟

گل من رو چرا چیدی ؟

می گفت خدا داره حق منو ادا می کنه ...

آره عزیزم گریه نکن مرگ حق همه است .

برو زندگی کن ..

اما مگه می شه وقتی زندگی آدم بمیره آدم چطور زندگی کنه .

بی تو حوصله حتی نفس کشیدن رو هم ندارم

خوردم به بن بست اساسی

نه راه پس دارم نه پیش

دیگه خستم از سوالای تکراری

دلداری های الکی

یادته گفتی نرو سر کار

درس بخون آدم بدون درس هیچی نمی شه

یادته گفتی خودم خرجت و می دم .

حالا گذاشتی رفتی

منم دیگه دل و دماغ کار کردن ندارم

نمی دونم کدوم حسود بدبخت اون زندگی آروم و بی دغدغه ای که

حتی رنگ غم ندیده بود و چشم زد .

سرنوشت ما این نبود .

کاش بودی و به حرفام گوش می دادی تا من مجبور نشم بنویسم

گفتی گریه نکن !!!

مگه می شه ؟؟؟؟

گفتی به این وضعیت عادت می کنی درست مثل مرگ پدر و برادرت

آدم به ندیدن مهربونش ، عزیزش ، مادرش چطوری می تونه عادت کنه ؟؟؟

دلم برات تنگ شده چرا نمی یای ؟؟؟

چرا زنگ نمی زنی بگی بیا دیر کردی کجایی ؟؟؟؟

به خدا دیگه نمی رم سر کار دیگه گریه نمی کنم

فقط برگرد

فقط برگرد وگرنه دیگه نمی خندم مطمئن باش

خدایا دیگه جی می خوای ازم بگیری ؟؟؟؟

حالا که رفتی از خدا بخواه منم بیام

اگه صدامو می شنوی بدون دلم تنگه برات  

تقدیم به کسی که عادت به نبودنش 

 مثل عادت به ندیدنش غیر ممکنه ؟؟؟؟

نظرات 2 + ارسال نظر
بیدل چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:14 http://sonnat.blogsky.com

سلام مهدی جان. قالب وبلاگتو درست کن. نمیتونم وبلاگتو درست ببینم. ضمنا بیا که آپم.

چشم اومدم

بیدل چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:21 http://sonnat.blogsky.com

صفحه وبلاگت برای من بدون قالب میاد. یه بار دیگه قالبتو امتحان کن.

هزار بار امتحان کردم مشکلی نداشت
با این حال مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد