یه آدم شکسته تن

هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد...اما...او که با ماست...او که نرفته است...از او بپرسید که چه می کند با دل ما !؟...

یه آدم شکسته تن

هر که رفت پاره ای از دل ما را با خود برد...اما...او که با ماست...او که نرفته است...از او بپرسید که چه می کند با دل ما !؟...

سلطان غمها مادر

ای خدا فکر نمی کردم که یه روز ازم جدا شه

باورش سخته که دیگه سایش روسرم نباشه

گرچه سرده دست گرمت اما واسه من همونی

با تمام خاطراتت توی ذهن من می مونی

مامانی چشماتو وا کن بزار دستاتو بگیرم

دوباره بیا به خوابم دارم از دوریت می میرم

ای خدا من اونو می خوام اما تو ازم گرفتیش

رفت و جا گذاشت تو قلبم خاطراتش مثل آتیش

باورم نمی شه رفته گرچه اون بر نمی گرده

مامانی غم های دنیا ببین با دلم چه کرده

مامانی چشماتو بستی نمی گیری تو سراغم

دیگه تنها دلخوشیم شد عکس تو توی اتاقم

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلا پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 16:50 http://www.rittta.blogsky.com

اتفاقا تنهایی خیلی خوبه بهتره ازش فرار نکنی باهاش روبرو شو و باهاش زندگی کن

انگار تا حالا تنها نشدیا
من یه عمره باهاش خو گرفتم
ممنون که اومدی

بیدل شنبه 16 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:50 http://sonnat.blogsky.com

سلام. آپم. منتظرتم.

دارم میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد